Iranian women’s rights activist Shima Babaei speaks at the 15th annual Geneva Summit for Human Rights and Democracy – see below her remarks in Persian, followed by the English translation and the corresponding video.
Full Remarks: Persian
من از کشوری آمدهام که زن بودن در آن جرم است. روزنامه نگاری جرم است ، دگرباش جنسی بودن جرم است، دگر اندیشی جرم است، اعتراض جرم است، فعال حقوق بشر بودن جرم است
(#تعداد محرومیتها و محدودیتها#) در کشورم آنقدر زیاد است که دیگر جایی برای آزادی نمانده است.
مجازات این جرم ها، بازداشت، شکنجه، سنگسار، شلاق، زندان، تجاوز و اعدام است.
من امروز اینجا هستم تا به خاطر مبارزهام این جایزه ویژه را دریافت کنم، این در حالیست که مبارزه انتخاب من نبود، مبارزه کردن وظیفه من بود.
وقتی در سن ۱۴سالگی( #برای اولین بار#) قربانی گشت ارشاد شدم
وظیفه خود دانستم که با حجاب اجباری مبازه کنم.
وقتی دیدم صدای آواز زن، رقصیدن زن، بدن زن ممنوع است برای حقوق زنان مبارزه کنم.
وقتی پدرم را به خاطر اعتراض و مخالفت با جمهوری اسلامی چهار سال زندانی کردند و ۷۴ضربه شلاق زدند و من سالها مجبور بودم او را هفتهای یکبار از پشت شیشه ملاقات کنم وظیفه خود دیدم که برای آزادی بیان مبارزه کنم.
وقتی شاهد بودم مردم را به بهانههای گوناگون اعدام میکنند تصمیم گرفتم با اعدام مبارزه کنم.
در نهایت وقتی دیدم حکومت جان انسانهای بیگناه را به دلیل اعتراض در خیابانها میگیرد تصمیم گرفتم با ماهیت جمهوری اسلامی مبارزه کنم.
وقتی به خاطر فعالیت حقوق بشریام پنج بار بازداشت شدم مصمم تر شدم که بیشتر و پر قدرت تر مبارزه کنم.
لباسی که هر روز برای خروج از از خانه میپوشیدم یک لباس معمولی نبود لباس رزم بود و بیرون از خانه میدان جنگ بود. از هر فرصتی برای بی حجاب قدم زدن در خیابانها استفاده میکردم و تصاویرم را در شبکه های اجتماعی به اشتراک میگذاشتم. طولی نکشید که به سراغم آمدند. به ساختمان پلیس اخلاقی رفتم. من هم در آن زمان ۲۲ساله بودم و در همان ساختمانی که مدتی بعد مهسا امینی دختر ۲۲ساله ایرانی را را در آن به قتل رساندند بازجویی شدم.
#قسمت کشتارگاه از متن انگلیسی حذف بشه لطفا#
پیش از ورود به ساختمان در حالی که شالم را روی شانهام انداخته بودم از خودم یک ویدیو تهیه کردم و در صفحات مجازی ام به اشتراک گذاشتم و اعلام کردم من از بازداشت و تهدید نمیترسم و به حجاب اجباری و جمهوری اسلامی نه میگویم، پدرم که همراه من آمده بود و از من حمایت کرده بود را مقابل چشمانم کتک زدند و هر دوی ما را بازداشت کردند او به ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد و من به# (این جا رو لطفا سال حبس رو ننویس چون ۶ سال حکمم بابت یه پرونده دیگه بود فقط بنویس)# حبس و جریمه نقدی محکوم شدم.
قاضی به من گفت حجاب اجباری قانون است # (این جمله لطفا اضافه بشه)و تو باید به قانون احترام بگذاری و من پاسخ دادم برده داری هم زمانی قانون بود من بعنوان یک زن و شهروند این کشور نه تنها به قانون بد احترام نمیگذارم بلکه تلاش میکنم که آن را از بین ببرم.
آخرین بار وقتی از زندان آزاد شدم از دانشگاه اخراج شده بودم، حق کار کردن نداشتم و اجازه خروج از کشور از من گرفته شده بود و در دادگاه، به شش سال زندان محکوم شدم. میخواستند آنقدر به من فشار بیاورند تا تسلیم شوم و نتوانم زندگی کنم . ولی من برای زندگی کردن و آزاد بودن مبارزه میکردم.
حق خروج از کشور را نداشتم و تصمیم گرفتم به صورت غیر قانونی از ایران فرار کنم، در آخرین لحظات مامورین مرزبانی چندین بار به سمتم گلوله شلیک کردند. برای آخرین بار از بالای کوه به وطنم#(کلمه ایران حذف بشه)# نگاه کردم. مجبور شده بودم از #زادگاهم# فرار کنم. آنجا تصمیم گرفتم برای تمام کسانی که تن به تبعید خودخواسته دادند مبارزه کنم تا روزی که خانه مکانی امن برای زندگی باشد.
روزی که دیگر زن بودن در آن کشور جرم نباشد. جواب اعتراض گلوله نباشد و #هیچ کسی برای ابراز عقیده اش در زندان نباشد و هیچ انسانی به جرم اعتراض محکوم به مرگ نشود.#(این دو جمله اضافه بشه لطفا )
امروز که ۵۱۳ روز است پدرم همچون تعدادی دیگر از شهروندان ایرانی قربانی ناپدیدسازی قهری شده است متوجه شده ام باید برای #حق یک زندگی معمولی# که جمهوری اسلامی از من، خانوادهام و مردم کشورم ربوده بیشتر و بیشتر و بیشتر مبارزه کنم.
درست در همین لحظاتی که با شما سخن میگویم ایرانیان بسیاری در خیابان ها مبارزه میکنند و آن را تمرینی روزمره برای رسیدن به آزادی و تنها راه نجات میدانند. در اعتراضات بعد از # قتل(چون ترور واژه دقیقی برای این مورد نیست )# مهسا امینی، دستکم 530 نفر کشته شده اند که 64 نفر از آنها کودک بودند دستکم 500 نفر از ناحیه چشم به خاطر شلیک گلوله ساچمه ای آسیب دیده اند. ده ها هزار معترض بازداشت شدند و بیش از صد معترض تحت خطر حکم اعدام هستند که تاکنون حکم اعدام چهار نفر از آنها
به نامهای
محسن شکاری
مجیدرضا رهنرود
محمدمهدی کرمی
محمدحسینی اجرا شده است هر چند نفر کمتر از چهل سال داشتند و همگی کارگر و ورزشکار حرفهای بودند.
مردم ایران از ابتدایی ترین حقوق خود محروم هستند و راهی جز مبارزه ندارند. انقلاب ما متوقف نشده است این روزها علیرغم تمام سرکوب ها زنان ایرانی با #ارتش (نمیدونم گفتن کلمه Army اینجا مفهوم درستی داره یا نه اگر درسته ترجیحم اینه که دقیقا از همین کلمه استفاده بشه) موهایشان به جنگ آیت الله ها میروند و ما در مسیر انقلاب باشکوه زن، زندگی و آزادی هستیم. اعتراضات و سرکوب به دانشگاهها و مدارس ایران هم کشانده شده است. این جنایتی بزرگ است که حکومت برای مقابله با آنها و انتقام گرفتن از زنان با گاز شیمیایی به مدارس دخترانه حمله میکند و دانش آموزان بسیاری بر اثر مسمومیت به بیمارستان منتقل میشوند.
مخاطب من دولت ها، نهادها و مردم آزاد اندیش در سراسر جهان هستند.
امروز که جمهوری اسلامی در آسیب پذیر ترین حالت خود قرار دارد کنار مردم شجاع و زنان مبارز ایران بایستید. با حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی همانند یک اشغالگر رفتار کنید و سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی که وظیفه اش مراقبت از حکومت و کشتار مردم است را در لیست گروه های تروریستی قرار دهید.
چرا که کشور من توسط یکی از #خونخوارترین یا (خون ریزترین)# دیکتاتورهای تاریخ اشغال شده و مردمم گروگان گرفته شده اند.
و گروگان گیری #(این قسمت که تو متن انگلیسی نوشتی شهروندان غربی حذف بشه لطفامنظورم گروگان گرفتن شهرونداتی مثل پدرم بودم)# به ابزاری برای ساکت کردن مخالفان و امتیاز گرفتن از دولت های غربی شده است
از شما سپاسگزارم که من را لایق این جایزه دانستید. من این جایزه را متعلق به هموطنان شجاعم و به خصوص زنان ایرانی میدانم که برای به دست آوردن حقوق انسانی خوددر حال مبارزه روزمره با حکومتی ضد زن، ضد زندگی و ضد آزادی هستند و تا رسیدن به هدف خود که مورد تحسین همه جهانیان قرار گرفته است دست از تلاش برنمیدارند.
پیروزی از آن ماست.
زن، زندگی، آزادی
_________________________________________________________________________________________
Full Remarks: English Translation
I come from a country where being a woman is a crime. Journalism is a crime, being LGBT is a crime, being a dissident is a crime, protesting is a crime, being a human rights activist is a crime. The number of crimes and restrictions in my country are so high that there is no space for freedom. These crimes are punishable by arrest, torture, lashing, imprisonment, rape, and execution. I am here today to receive this special award because of my fight, even if this fight was not my choice, it was my duty.
At the age of 14, I was a victim of the Morality Police for the first time. I believed that it was my duty to fight against the compulsory hijab. Ever since I learned that a woman’s voice, a woman’s dance, and a woman’s body were forbidden, I have been fighting for women’s rights.
When my father was imprisoned, he was locked away for four years and whipped 74 times for protesting against the Islamic Republic. As a result, I could only see him once a week through glass, and I understood it was my duty to fight for freedom of expression.
When I witnessed people being executed for no reason, I decided to fight against the executions. Finally, when I saw that the government was taking the lives of innocent people because of street protests, I decided to fight against the Islamic Republic’s very nature. After my fifth arrest for human rights activism, it only made me more determined to continue my fight.
The clothes I wore every day to leave the house were not ordinary clothes, but war clothes, and outside the house was a battlefield. I took every opportunity to walk without the mandatory hijab in the streets and I was sharing my pictures on social media. It didn’t take long for them to come for me. When I went to the morality police building, I was also 22 years old, and I was interrogated in the same building where Mahsa Amini, a 22-year-old Iranian girl, was murdered sometime later.
Before entering that building, I made a video of myself with my scarf over my shoulder and shared it on my social media pages. I announced that I was not afraid of being arrested or being threatened, and I was saying ‘No’ to the compulsory hijab and the Islamic Republic. My father, who was with me and supporting me, was beaten in front of my eyes. We were both arrested, and he was sentenced to 74 lashes, while I was sentenced to jail and fined.
The judge said that the hijab is a mandatory law and that you have to respect it. I replied that slavery was also a law at one time. As a woman and a citizen of this country, I not only disregarded this false law, but I strived to destroy it. The last time I came out of prison, I was expelled from university, I was not allowed to work, we were banned from leaving the country and I was sentenced to six years in prison. They wanted to put so much pressure on me that I would surrender and not be able to live. But I was fighting to live and be free.
I was not permitted to leave the country and I decided to illegally escape from Iran. In the last moments, the border guards opened fire on me several times. For the last time, I looked at my homeland. From the top of the mountain. I had to leave my motherland, which I loved so much. There I decided to fight for all those who chose to live the life of an exile until the day when their country is a safe place to live. The day when being a woman is no longer a crime in this country. The day when the answer to protest will not be a bullet and no one should be imprisoned for his opinion and no one should be sentenced to death for protesting.
Today, it has been 513 days since my father was disappeared, like so many other Iranians who are seeking freedom. I realized that I had to fight harder and harder for the life that has been stolen from me, my family and the people of my country, by the Islamic Republic. As I am speaking to you today, many Iranians are fighting in the streets, and it is a daily exercise to achieve freedom, and they know that freedom is the only way to be saved.
In the protests that followed Mahsa Amini’s murder, at least 530 people were killed, including 64 children, and at least 500 people were shot in the eye. Tens of thousands of protesters have been arrested and more than 100 are facing the death penalty, four of whom have been executed so far.
Their names were:
- Mohsen Shekhari
- Majidreza Rahnroud
- Mohammad Mehdi Karmi
- Mohammad Hosseini
All of them were under forty years old, and all were professional workers and athletes.
The Iranian people are deprived of their most basic rights and have no choice but to fight back. Our revolution has not stopped. These days, despite all the repression, Iranian women go to war against the Ayatollahs with their hair as a weapon. We are on the road to a glorious revolution of Women, Life, and Freedom. The protests and repression have also affected Iranian universities and schools. It is a huge crime that the government is attacking the girls’ schools with chemical gas to take revenge on the women. Many female students are taken to hospital because of the poisoning.
I am speaking to governments, institutions, and free-minded people around the world. Today, when the Islamic Republic is in its most vulnerable position, support the brave men and women of Iran. Treat the criminal government of the Islamic Republic as an occupier and list the Islamic Revolutionary Guard, whose duty is to protect the government and kill people, as a terrorist organization. Because my country is being occupied by one of the most ruthless dictators in history and my people have been taken hostage. Taking hostages has become a tool to silence the opposition and win concessions from Western governments.
I thank you for honoring me with this award. I dedicate it to my brave companions, especially the Iranian women, who are fighting daily against a government that is aggressively anti-women, anti-life, and anti-freedom. They won’t give up until they achieve their goal, and their resilience is an inspiration to the world that is watching.
The victory is ours.
Woman, Life, Freedom.